چقدر یه اسم میتونه درخوره یه وضعیت باشه آخه "مانند بهشت😍"
نمیدونم قدما هم اردیبهشت انقد قشنگ بود و من نمیدونستم؟
قلمو برداشته رنگای خوشگل و شاد پاچیده همه جا
گلای خوشگل و خوش رنگ کشیده همه جا
آسمون یه آبی پر از ابرای پفکیی شده
یکی درمیون بارون میاد و غصه ها رو میشوره
نیمه شب یهو میزنه تو بلوار جلوی پنجره و یه روز خوشحال شروع میشه
صب زیر بارون میری مدرسه (من عاشق زیر بارون بدون چتر راه رفتنم)
زنگ تفریح یا زیر بارون قدم میزنیم یا دست هم و میگیریم و با نهایت سرعت میچرخیم یا میپریم تو چاله های پر آب :)
موقع برگشت از پشت شیشه بارونی به جنب و جوش تو شهر نگاه میکنم و با یه هندزفری تو گوش برمیگردم خونه
حتی غروبا هم بارون میاد و من خیره به منظره روبروی پنجره عشق میکنم از این همه لطفش بهمون ...
پ.ن: بماند که وقتی حالم بده بارون باعث غصه و گریه بیشتر میشه
پ.ن۲: خدایا مرسی :)
.
.
آسمونم آفتابیه
اگه آهنگ بود "داری خوابم میکنی" از این و آن بند