Arp 273

(声をあげて抗え 定めを振り切るように (koe wo agete aragae sadame wo furikiru you ni

آمدنم بحر چه بود

وقتی آدمای دورم و میبینم وحشت میکنم از این که دارم بزرگ میشم، از این که خواسته و ناخواسته شبیه آدمای این شهر بشم به شدت میترسم ...

از این که دروغ و چشم و هم چشمی و ریا بشه جزو برنامه روزانم تنم میلرزه

نگاشون که میکنم میگم وای اگه بزرگ شدن اینه من نمیخوام بزرگ بشم و این که گاهی میبینم نا خودآگاه جوری رفتار میکنم که خودم دلم نمیخواد غصم میشه و به خودم میگم وای دیدی شبیه شون شدی، دیدی نتونستی خودی که میخوای باشی...

کاش میشد مث فیلما ادم خودش و منجمد کنه و تو اوج خدافظی کنه😑


اگه میشد خودم و همین الان منجمد میکردم و به عنوان "سخنی برای آیندگان" مینوشتم:

بیهوده زندگی نکنید...

وقتی دیدید دارید شبیه بقیه میشید بدونید دارید اشتباه میرید

شبیه بقیه شدن یعنی این که شبیه یه ربات یه نقشه از پیش تهیه شده رو دنبال میکنید و برای خودتون نباشید...

اینجوریه که به دنیا میاید و مدرسه میرید و طوری باهاتون رفتار میشه و باور میکنید که وظیفه شما در تمام زندگی اینه که درس بخونید(خیلیا به خاطرش کودکی و نوجوونی و از دست میدن) بعد ازدواج میکنید، بعضیا عاشق میشید و میگید وای این فلانی سهم من از زندگیه :/ (به طرز فکرتون احترام میزارم ولی پیشنهاد میکنم سطح توقعاتتون و بالا ببرید) بعد هم بچه دار میشید و میگید وای خدا رسالتم در زندگی رو انجام دادم و احتمالا به جامعه مضخرفمون یک نون خور اضافه کردم تا مثل خودم باشه و این چرخه ادامه پیدا میکنه


▪اگه این زندگی باشه من از مردن هراسم نیست

اگه قرار بود زندگی فقط همین باشه که دیگه نیازی به توانایی تفکر و این داستانا نبود که بود؟

به نظرم قدرت تغییر تو همه ما هست تا ریسک کنیم و تغییر ایجاد کنیم

من میخوام اینجوری باشم تا وقتی تموم شد بگم خیلی خوبه که به درد بخور بودم :)

اگه آهنگ بود "نجوا" از فرهاد عزیز

۱ نظر
جایی برای بیرون کشیدن تکه نخ هایی از درون مغزمان
بلکم گره ها باز شود
بلکم خالی شویم از دغدغه های چونان موریانه زندگی که وجودمان را از درون میپوسانند
.
ترجمه توضیح زیر عنوان: صدات و برای مخالفت در برابر شکستن در مقابل سرنوشتت بالا ببر :)
"عکسم و برندارید روش آیدی هم زدم که دیگه واقعا برندارید"
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان