پاییز ...
بوی خرمالو و انار بوی نم بارون رو برگای خشک ... صدای باد و خش خش برگا ... نوای همایون ... حس کشیدن آرشه روی سیم "می" ویلنه
رنگای گرم و هیچ وقت دوس نداشتم، ولی رنگا توی پاییز معنای دیگه ای دارن، تو پاییز رنگای پاییزی یه جوری همو بغل کردن و به عمق هم نفوذ کردن که آدم از این همه مچ بودن و جذابیت به وجد میاد ...
رنگ و بوی پاییز و هیچ فصل دیگه ای نداره، بوی تازگی اول مهرش عجیبه ... منظورم بوی دفتر و کتاب تازه نیست، من مطمئنم این بوی تازگی همش واسه شادی بچه هاست ...
ریتم پاییز مثل آهنگ شهزاده رویای شهاب حسینی ، به همون اندازه ملایم ، به همون اندازه دل انگیز ...
پاییز نوای گیتاره کنار آتیش شبانه ، لب دریای شمال ، به همون اندازه آرامش بخش ...
پاییز غروب دریای جنوبه ، به همون اندازه "ز غوغای جهان فارغ" ...
شمام فک میکنید قبل از اخوان ثالث پاییز اون قدر ها هم توسط آدما درک نشده بود ؟
اون جا که گفت "باغ بی برگی/خنده اش خونیست اشک آمیز/جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در آن." فک کنم چشا تازه حقیقت پاییز و درک کرد ..
.
گوشیم داره خاموش میشه وگرنه بیشتر مینوشتم :(
اگه آهنگ بود شهزاده رویا شهاب حسینی