سه شنبه ۲۶ شهریور ۹۸
اونجا که اخوان میگه: من اینجا بس دلم تنگست
و هر سازی که میبینم بدآهنگست.
بیا رهتوشه برداریم،
قدم در راه بیبرگشت بگذاریم،
ببینیم آسمانِ "هر کجا" آیا همین رنگست؟
،
حس میکنم خوب فهمیده که دلتنگی رو چیجوری میشه دور زد و شاید حتی از بین برد. الان هم نیاز به یکی دارم که بهش بگم "بیا ره توشه برداریم، قدم در راه بیبرگشت بگذاریم" دقیقا تو همین روزای آخر شهریور 98 کسی رو نیازش دارم که بیاد و واقعا بشه باهاش" ز غوغای جهان فارغ بود".
خطاب به یکی با ویژگیهای بالا (فارغ از سن و جنسیت): بیا بالام جان اگه نیای یهو دیدی این دلِتنگِ ما طاقتش طاق شد، آنوقت به سان انار دلخونی ترکید و خوندلمان راهی به بیرون یافت و برهمگان عیان شد...
.
.
آسمونم شب مهتابی شهریوره
اگه آهنگ بود "ماهی" از نجوا